جدول جو
جدول جو

معنی قصر احمدی - جستجوی لغت در جدول جو

قصر احمدی(اَ مَدی ی)
قصری بود بسامرّا که احمد معتمد علی الله آنرا بنا کرد. (مراصدالاطلاع) (ضمیمۀ معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ رُ اِ)
دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز در 113 هزارگزی جنوب باختری سروستان و 6 هزارگزی شوسۀ شیراز به خضر. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 498 تن است. آب آن از رود خانه قره آغاج و قنات و محصول آن غلات، چغندر، صیفی، میوه جات و شغل اهالی زراعت و باغبانی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قُ اَ مَ)
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، و ترکان آن را حق نظربکی گویند و حق نظربک شخصی بوده که در اهتمام در خانه پادشاه دست بر سینۀ مردم به زور تمام میزد، این ضرب به نام او مشهور شد. لوطیان گویند: ملاهایی که در این عصر به هم رسیده اند اگر یک قل احمدی بزنی همه مفقودالخبر میشوند. (بهار عجم) (آنندراج). میرنجات در نثر خود که مسمی است به آقارشکی نوشته: ’برکونت قل احمدی زنم که مفقودالخبر شوی’. (بهار عجم) (آنندراج). و این اصطلاح الواط است و ترکان آن را سقلمه به سین مهمله و حق نظر بکی گویند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ رِ اَ مَ)
رجوع به نصر بن احمد سامانی شود: چنان خواندم در اخبار سامانیان که نصر احمد سامانی هشت ساله بود. (تاریخ بیهقی ص 101)
لغت نامه دهخدا
تودهنی مشت سخت (سقلمه ترکی) (لوطیان) دست بزور تمام بر عضو کسی زدن سقلمه: در... ت قل - احمدی زنم که مفقود الخبری شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قل احمدی
تصویر قل احمدی
((قُ اَ مَ))
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، سقلمه
فرهنگ فارسی معین